
مهرماه، زن ترنس افغان ۲۳ ساله، اکنون بیش از یک سال و نیم است که در فرانسه زندگی میکند. او که در ولایت کندز در شمال افغانستان با نام «سید اشرف» به دنیا آمد، پس از شناخت هویت جنسیتی خود، نامی را برگزید که با هویت واقعیاش همخوانی داشته باشد.
او میگوید از زمان بلوغ، با خشونت شدید خانوادگی و آزار مداوم از سوی دوستان و بستگان مواجه بوده است. مهرماه که در نوجوانی از کندز به کابل فرار کرد تا آزادی بیشتری داشته باشد، اکنون در پاریس زندگی میکند و میگوید برای رسیدن به اروپا، سالها درد، شکنجه، تجاوز و تحقیر را تحمل کرده است.
با آنکه فضای فرانسه برای او بسیار آزادتر از افغانستان و پاکستان است، اما همچنان با تبعیض روبهروست، بهویژه از سوی مهاجران افغان. او میگوید: «اینجا خیلی آزادتر از افغانستان یا پاکستان است. مردم فرانسه در کل محترمانه رفتار میکنند. حتی اگر در ابتدا مرا مرد خطاب کنند، وقتی متوجه میشوند، عذرخواهی کرده و با احترام حرف میزنند. اما این افغانها هستند که بیشتر از همه توهین میکنند؛ همان زبان زهرآلودی که در افغانستان شنیده بودم.»
مهرماه بدون ذکر جزئیات، تأکید میکند که نگاههای تحقیرآمیز و توهینهای لفظی از سوی هموطنانش در فرانسه، آسیب روانی عمیقی برایش بهجا گذاشتهاند.
او بیش از دو دهه از زندگیاش را درگیر تبعیض، خشونت خانوادگی، طرد اجتماعی و تلاش روزمره برای بقا در جامعهای گذرانده که هیچ جایی برای تنوع هویتی قائل نبوده است. مهرماه میگوید در سن ۱۳ یا ۱۴ سالگی برای نخستینبار فهمید که یک زن ترنس است: «فهمیدم که من مرد نیستم، ترنسام. اما همین شناخت باعث شد زندگیام سختتر شود. مرا زدند، موهایم را تراشیدند، از مکتب بیرونم کردند و مثل زندانی در خانه نگه میداشتند.»
افغانستان هیچگاه جایی امن برای افراد LGBTQ+ نبوده است. اگرچه در دوره جمهوریت فضای نسبی تحملپذیری وجود داشت، اما با سقوط کابل بهدست طالبان، وضعیت بهشدت وخیم شد. مهرماه میگوید پیش از سقوط کابل، در پایتخت همراه با دیگر ترنسها زندگی میکرد، اما به دلیل ظاهر زنانهاش نتوانست شغل مناسبی پیدا کند: «مجبور شدم برای زندهماندن در محافل برقصد. چندینبار از سوی پولیس و افراد غیرنظامی مورد تجاوز قرار گرفتم، ربوده شدم، مجبورم کردند الکل بنوشم و شکنجه شدم – اما زنده ماندم.»
با ورود طالبان به کابل، مهرماه میدانست دیگر جایی برای ماندن ندارد. او به پاکستان گریخت: «اگر طالبان مرا شناسایی میکردند، یا زندانیام میکردند یا میکشتند. هیچ گزینهای جز فرار نداشتم.» او میافزاید: «زمانی که افغانستان را ترک کردم، تازه کابل سقوط کرده بود. نمیدانستم زن یا مرد بودن دقیقاً یعنی چه؛ فقط میدانستم که رفتار، لحن و حرکاتم شبیه دخترهاست. برادرانم، پسرخالهها و اقوامم مرا ‘ایزک’ صدا میزدند – واژهای که آن زمان معنیاش را هم نمیدانستم.»
اما پاکستان نیز پناه امنی برای او نبود. مهرماه میگوید در آنجا نیز مورد تجاوز و شکنجه قرار گرفت. او از طریق ارتباط با دیگر افراد ترنس افغان و با کمک یک سازمان LGBTQ+، به سفارت فرانسه معرفی شد. پس از یکونیم سال زندگی پرخطر در پاکستان، سرانجام موفق شد ویزای فرانسه را دریافت کرده و به اروپا پناه ببرد.
نعمت سادات، فعال حقوق LGBTQ+ و مدیر شبکه روشنایا – نهادی که به انتقال امن افراد LGBTQ+ افغان به اروپا کمک میکند – با تأیید رنجهای مهرماه میگوید که طرد شدن از خانواده، تجربهای مشترک در میان اقلیتهای جنسی افغانستان است.
سادات همچنین از رفتار برخی مهاجران افغان در اروپا انتقاد میکند: «برخی از کسانی که بهعنوان مخالفان طالبان به اروپا آمدهاند، در ظاهر از حقوق بشر و دموکراسی حمایت میکنند، اما وقتی صحبت از افراد LGBTQ+ میشود، دیدگاههایشان تفاوتی با طالبان ندارد.»
او میافزاید: «بسیاری از افغانها در خارج – از سیاستمداران گرفته تا مدافعان حقوق بشر – نگاههای بسیار منفی و خشونتآمیز نسبت به LGBTQ+ها دارند. دهها کنفرانس بینالمللی درباره افغانستان در اروپا و امریکا برگزار شده، اما حتی یکی از آنها نمایندهای از جامعه LGBTQ+ افغان نداشته است.»
داستان مهرماه تنها یک نمونه از صدها روایت دردناک است. بسیاری از افراد ترنس، همجنسگرا یا غیر باینری افغان حتی در اروپا نیز با تحقیر و خشونت کلامی از سوی هموطنانشان روبهرو هستند. با این حال، اغلب آنها اروپا را ترجیح میدهند، جایی که دستکم تهدید مستقیم به مرگ، همچون افغانستان، سایه نداشته باشد.
مهرماه با وجود همه زخمهای گذشته، اکنون در حال یادگیری زبان فرانسوی است و امیدوار است بتواند با تلاش و پشتکار، آیندهای بهتر بسازد. او از جامعه جهانی میخواهد که هرگز حکومت طالبان را به رسمیت نشناسد: «برای افرادی مثل من، زندگی زیر حاکمیت طالبان جهنم است.»
افراد LGBTQ+ همچنان یکی از ستمدیدهترین گروهها در جامعه افغانستاناند؛ جامعهای که وجود آنها را انکار میکند، زندگیشان را تهدید، و هویتشان را سرکوب. پس از بازگشت طالبان به قدرت، دهها تن از این افراد بازداشت، شکنجه یا ناپدید شدهاند. گزارشهایی نیز از تجاوز جنسی توسط اعضای طالبان منتشر شده است. تحت حاکمیت فعلی، افراد کوییر افغان تنها دو راه پیشِرو دارند: فرار از کشور یا مواجهه با خشونت و مرگ.